بخش سياسي
دشمنان جمهوري اسلامي ايران، خاصه ايالات متحده آمريكا پس از شكست در مبارزه با جمهوري اسلامي ايران و ساقط كردن اين نظام، با بهره گيري از تكنولوژي هاي ارتباطي جنگ نرمي را عليه كشورمان راه انداخته است كه داشتن ديدي روشن از اهداف آمريكا مي تواند به مقابله با اين اقدامات كمك نمايد.
ايلات متحده آمريكا از نخستين روزهاي استقرار جمهوري اسلامي ايران، به علت از بين رفتن و يا حداقل در خطر قرار گرفتن منافع اش در منطقه به مقابله و مبارزه با جمهوري اسلامي ايران پرداخت. روشنگري جمهوري اسلامي ايران و به خصوص امام راحل در تفكرات ملت هاي منطقه تحول عظيمي ايجاد كرد و فضا را براي منطقه اي بدون آمريكا و ژاندارم هايش فراهم كرد. از طرفي ديگر حمايت معنوي جمهوري اسلامي ايران از مبارزات مردم مظلوم فلسطين و لبنان زمينه را براي تضعيف رژيم صهيونيستي پديد آورد كه اين مقوله عملا امنيت اين رژيم نامشروع را تحت تاثير قرار داد. از اين رو آمريكا نيز با بحران تهديد منافع اش مواجه شد و حتي نتوانست امنيت شريك استراتژيك خود يعني اسراييل را فراهم نمايد. اين حضور روشنگرانه جمهوري اسلامي ايران تهديدات متعدد را به دنبال داشت كه جنگ تحميلي و تحريم هاي اقتصادي از جمله آنهاست. آمريكا چون نتوانست در اراده ملت ايران خللي وارد نمايد از طريق برخي مزدوران و عواملش جنگي را عليه ايران طراحي كرد كه با استعانت از تئوري جوزف ناي در مورد قدرت نرم آن را جنگ نرم ناميد. البته جنگ نرم در برهه هاي مختلف تاريخي مطرح بوده كه جنگ رواني، شايعه سازي، دروغ پردازي و ستون پنجم از جمله هاي مصاديق آن مي باشد. اما در اين دوره تاريخي به دليل بهره گيري از تكنولوژي هاي متعدد ارتباطي و در حجم بالا يكي از دوره هاي ويژه است كه برخورد و مقابله با آن نيز نيازمند توانايي و به قول مقام معظم رهبري بصريت مي باشد.
حضرت آيت الله خامنه اي با شناسايي درست و دقيق اين فرايند و اقدامات آمريكا و هم پيمانانش عليه كشورمان، هشدار هاي لازم رد اين خصوص را صادر كرده اند كه خوشبختانه از طرف مسوولين نيز به خوبي مورد توجه قرار گرفته است. وزير اطلاعات در اين زمينه مي گويد: راهبرد آمريكا و هم پيمانانش برضد جمهوري اسلامي ايران تغيير اذهان، تغيير رفتار و سرانجام تغيير ساختار است.
وي با طرح اين سوال كه چرا آمريكا در تهاجم به جمهوري اسلامي ايران از رويكرد نرم استفاده مي كند مي افزايد: تقابل آمريكا و هم پيمانانش با ايران در دهه 60 با رويكرد سخت بود، اما اين رويكرد دچار تحول و رويكرد نرم جايگزين رويكرد سخت شده است.
وي در بيان دلايل اين تغيير راهبرد به پرهزينه بودن رويكرد نظامي در مقابل هزينه اندك رويكرد نرم اشاره كرده و مي گويد: رويكرد سخت در اذهان مردم كشور هدف، ايجاد تنفر مي كند و به سرعت در مقام قضاوت افكار عمومي قرار مي گيرد اما رويكرد نرم نامحسوس است و در اذهان ايجاد تنفر نمي كند.
پرداختن به اين نكته نيز ضروري به نظر مي رسد كه چرا آمريكا از ميان رويكرد و براي تحقق چه هدفي بهره مي گيرد. در ظاهر و در تبليغات سياسي رسانه هاي اين كشور اهدافي از قبيل حمايت از ملت ايران، حمايت از دموكراسي و يا حتي تحقق حقوق بشر گوش فلك را كر مي كند، اما در باطن اهدافي جز تسلط به ايران و روي كارآوردن حكومتي دست نشانده هدف اصلي آنان است. نمونه اين اقدام غربي ها را مي توان در انتخابات گذشته رياست جمهوري مشاهده كرد كه به ظاهر و در حمايت از ملت ايران چه اهداف شومي را دنبال مي كردند.
شكست سياست هاي آمريكا در خاورميانه و به ويژه در عراق و افغانستان، مانع از تحقق مبارزه با ايران به عنوان يكي از محور هاي شرارت مورد ادعاي بوش شد و راهي جز بهره گيري از جنگ نرم عليه ايران باقي نماند.
آمريكا به اين مساله واقف بود كه ويراني ها، تلفات و خرابي ها در كاركرد نظامي و جنگ سخت، محسوس و ملموس
است ضمن آنكه با هزينه كردن، قابل بازسازي است ولي در رويكرد نرم، ويراني ها و تلفات و به تعبير بهتر، آسيب ها نامحسوس است بنابر اين تخريب فكري و فرهنگي به آساني بازسازي نمي شود. از سويي ديگر جنگ با رويكرد نظامي و سخت پر سر و صداست، اما رويكرد نرم بي سر و صدا و نامحسوس است. در كنار اين مساله رويكرد سخت و نظامي كوتاه مدت، خشك، سخت افزاري، كم بازده و پر دردسر، پرهزينه و تنفرآميز است اما رويكرد نرم بلند مدت، پرجاذبه، پربازده، كم دردسر و كم هزينه است. مجموع اين ايده ها و مسايل سبب شده است كه آمريكا براي تحقق نيات خود در زمينه هاي مبارزه با ولايت فقيه، مبارزه با اسلام و تشيع، مبارزه با نفوذ و تاثيرگذاري ملت ايران و نهايتا مقابله با پيشرفت ملت ايران و وابسته كردن اين ملت در سايه تحولات فكري و علمي، جهاني شدن و تكنولوژي هاي مدرن، پيشرفت علمي و تكنولوژي رويكرد نرم را براي مبارزه با ملت ايران طراحي كند. در اين حمله نرم فرهنگ و فكر مردم مورد هجمه گسترده قرار مي گيرد كه در اين زمينه فرهنگ ملي و ديني جامعه به حاشيه رانده و فرهنگ مهاجم جايگزين آن مي شود.
افزايش بدبيني و نااميدي در قشرهاي مختلف جامعه و نفوذ و تاثيرگذاري در مطبوعات و رسانه ها از جمله اهدافي است كه در اين فرايند دنبال مي شود و بهره برداري از قشرها و اصناف مختلف در جامعه بويژه قشرها و جريانات دانشگاهي، اقوام و اقليت ها و هدايت، حمايت و بهره برداري از گروه هاي ضد انقلاب و تأثير گذاري و اختلال در امور اقتصادي به عنوان راهبردهاي اين بخش شمرده مي شود.
در نهايت بايد به اين مساله توجه كرد كه مقابله با راهبرد جنگ نرم غرب، نيازمند تبيين اهداف اين جنگ در قبال مردم ايران است تا بتوان آنها را براي مبارزه آماده كرد. ملت ايران همانند 30 سال گذشته و به ويژه ايام جنگ تحميلي آماده مبارزه و جان فشاني براي سرزمين و نظام خود هستند اما بايد آشنايي و شناخت لازم در آنها در مورد اين نبرد، اهداف و نيات دشمن و راهكارهاي مقابله حاصل شود.